عباس عبدی: هنوز شرمندهایم که چرا خبر سقوط هواپیما را باور کردیم
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۳۶۶۴۱
آفتابنیوز :
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی طی یادداشتی نوشت: شاید برخی طرفداران وضع موجود گمان کنند که ماجرای پیش آمده برای خانم مهسا امینی بیش از اندازه بزرگ شده است و احتمالا آن را توطئه رسانهای بدانند. ولی واقعیت این نیست. او را به دلیلی به بازداشتگاه وزرا بردند که میتواند شامل حداقل نیمی از زنان و دختران این کشور شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گرچه باید منتظر رسیدگی بیطرفانه و جزییات این رویداد بود، ولی فرض میکنیم تمام آنچه از طرف نیروی انتظامی گفته شد، صحیح است. یعنی این دخترخانم را به آنجا بردهاند، تا در جلسه ۴۰ دقیقهای ارشاد شود، سپس دچار سکته قلبی شده و در زمان مناسب به بیمارستان برده شده، ولی عملیات احیا پاسخ نداده و فوت کرده است. فعلا همین را مبنای بحث و گفتگو قرار میدهیم. گرچه این روایت اگر درست و دقیق باشد، باعث تاسف خواهد بود که بدانیم شنیده و پذیرفته نمیشود. چرا؟ به این علت بسیار ساده که ما هنوز نزد فرزندانمان شرمنده هستیم که چرا خبر رسمی سقوط هواپیما را باور کردیم. این دقیقا جملهای است که یکی از دوستان گفته است: «ترجیح میدهم اصل را بر دروغ بودن بگذارم. اگر بعدا ثابت شد که راست است چیزی از دست ندادهایم و با تاخیر به یک خبر درست رسیدهایم، ولی اگر بنا را بر راست بودن بگذاریم و دروغ از کار درآید، احساس فریب خوردن و حماقت میکنیم. ماجرای هواپیمای اوکراینی نشان میدهد که راه دوم بهتر است و هزینهاش کمتر.»
پس به لحاظ شخصی نابودی اعتماد مهم بود. اعتمادی که در گذشته هم ترک برداشته بود، ولی نه تا این اندازه. اکنون فرض را بر بهترین حالت میگذاریم تا هنگامی که خلافش ثابت شود. بگذریم. فعلا فرض را بر صحت ادعاهای رسمی میگذارم. به این علت که حتی اگر بر اثر ضرب و شتم هم این دخترخانم فوت کرده باشد، هیچ تاثیری بر آنچه میخواهم بگویم ندارد، اتفاقا معتقدم که پذیرش سکته قلبی به عنوان علت فوت نشان میدهد که مساله عملکرد نیروی انتظامی نیست، بلکه مشکل جای دیگری است.
این اتفاق به صورت مصنوعی بزرگنمایی نشده است، همه کسانی که در خانواده و نزدیکانشان زنان و دخترانی را دارند که بالقوه ممکن است دچار این مشکل شوند و سر از وزرا درآورند، ترسیدهاند و این بسیار جدی است. در این چند روز کسانی از این واقعه اظهار تاسف کرده و نگران شدهاند که در گذشته چنین واکنشی را نداشتند. پس مساله بسیار جدیتر از آن است که بخواهند آن را توطئه رسانهای دیگران قلمداد کنند.
در حقیقت این رویداد، نه یک مصیبت خانوادگی که به یک مصیبت جمعی تبدیل شده، و همه را تحت تاثیر قرار داده است. نوعی همدلی گسترده میان مردم و قربانی ایجاد کرده و حتی مردم تصور میکنند که خودشان نیز بالقوه قربانی هستند و حتی به نوعی همه احساس مسئولیت میکنند که چرا کار به اینجا کشیده شده است. مشکل کجاست؟ اجازه دهید که مقایسهای شود. قانون انتخابات مجلس تاکنون بهطور مکرر تغییر کرده و اصلاح و تخریب شده. چرا؟ به این علت که منافع عدهای بیشتر تامین شود یا عدهای را حذف کنند، دایره را تنگتر یا در برخی مقاطع دایره را وسیعتر کنند.
از این تغییرات در قوانین که مرتبط با منافع گروههای خاص است کم نداریم. ولی در مقابل قانون مربوط به پوشش زنان چند دهه است که تغییری نکرده و جالب اینکه هیچگاه هم اجرا نمیشود و نمیشده است، چون قابلیت اجرا شدن ندارد و جامعه هم اجرای آن را نمیپذیرد و همیشه هم گفته شده که این قانون را عوض کنید یا اینکه از اجرای سلیقهای آن دست بردارید، ولی دریغ از یک پاسخ مناسب و عملی. چرا؟ به این علت که قانوننویسی در ایران از یکسو با محدودیتهایی مواجه است که امکان حل مسائل را نمیدهد و از سوی دیگر چنان رهاست که هر مجلسی مطابق میل و منافع شخصی نمایندگان خود آن را تفسیر کرده و تغییر میدهد. تصلب و در عین حال ناپایداری شدید در مهمترین رکن مدیریت جامعه، یعنی مبانی قانوننویسی و سپس اجرای قانون آن ریشه اصلی بروز این حادثه است. سالهاست که همه فریاد میزنند این قانون را اصلاح کنید، ولی به قول معروف؛ گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست/ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. ریشه این تصلب را در روزهای بعد خواهم نوشت.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: مهسا امینی گشت ارشاد عباس عبدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۳۶۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«بیحجاب، مزاحم ماست، نباید تحمل شود»- طراح لایحۀ حجاب و عفاف/ ابوالفضل اقبالی کیست؟
عصر ایران؛ سروش بامداد- خیلیها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی میگیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمیرساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - 2 نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بیدرنگ به جانب »عفت اسلامی«سخن گفته و دیگر کمتر صحبت از اجرای آن قانون است.
اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال 88 و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و 8 سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.
او وقت و همت خود را صرف مطالعات زنان کرده و حاصل آن چند مقاله و کتاب است که در نگاه اول این تصور را ایجاد می کند که نوشتۀ یک خانم باشد اما به قلم اوست که امسال 40 ساله شد:
از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی...
نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان میدهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهادهای مختلف حکومتی و نه حتی دستگاه های اجرایی دولتی ( دستکم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است:معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانه ای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتمالاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت میشود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).
چون در برخی گفتوگوها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد میشود بررسیها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.
ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمیکند ( هر چند آقای علمالهدای مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: "منیژه منم، برهنه ندیده تنم آفتاب" و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بیتوجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار میبرد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:
«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است اما بیحجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.
پیشتر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: "با توجه به این که برای سلبریتی ها جریمه های بیشتر تعیین کرده اید آیا نباید نگران بود این رفتار ها به مهاجرت بینجامد؟" او پاسخ داد: جریمه های آنان را بیشتر تعیین کردیم چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!
بلافاصله البته توضیح داد البته قدم هنرمندان روی چشم ما! در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدم تان روی چشم برای فردی بیرونی به کار می رود. یک ایرانی متولد 1362 که نمی تواند به ایرانیان دیگر بگوید قدم تان روی چشم! این خاک که متعلق به شمای تنها نیست!
بحث انگیزترین سخن او اما باز در همان مناظره با احمد بخارایی بود که در آن گفت:
بی حجابی جلوی حرص و ولع را می گیرد در حالی که هر چه افراد حریص تر و گرم تر و پرقدرت تر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصمم تر می شوند و اگر در غرب خانواده ها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.
ه نگامی که مجری گفت چون این آمارها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر می کنند برخی در آنها تشکیک می کنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمی گیرند.
این که یک آقا و نه خانم ها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد در زمینه علوم اجتماعی است و ادبیاتی که به کار می گیرد شبیه فقیهان و حقوق دانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد می شود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بی حجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین می برد و دوم این که «مزاحم ما هستند».
با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بارها گفته اولویت خانم ها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم می شود.
در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و 16 سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره 21 مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسن خطیبی در جمعیت شیرو خورشید سرخ ایران.
آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.